سید محی الدین حسینی مقدم، یادداشتی را در روزنامه اعتماد درباره عدالت آموزشی از منظر اخلاقی نوشته است. او معتقد است: سهمیههای کنکور همچون دانهای سمی، ریشههای اعتماد و امید را در جامعه میخشکاند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دکتر مسعود پزشکیان، متن این یادداشت به شرح زیر است:
تصویر درس «همه جا به نوبت» از کتاب فارسی کلاس سوم دبستان در دهه شصت، همچون آینه ای شفاف، به یادمان می آورد که احترام به نوبت و حقوق دیگران نه تنها یک آموزه ساده، بلکه زیربنای رفتارهای اجتماعی بود. این تصویر از گذشته فراتر از یک خاطره است؛ تجلی گاه ارزش هایی است که امروزه در نظام کنکور و عرصه های اجتماعی به چالش کشیده شده و ما را به بازاندیشی در اصول انسانی دعوت می کند.
اصول رفتاری و احترام به نوبت
این تصویر نوستالژیک، نماد ارزش های انسانی و رفتارهای اجتماعی است که در آن، احترام به حقوق دیگران و رعایت نوبت، همچون چراغی در مسیر زندگی، راهنمای ما بود. در دوران کودکی می آموختیم که در تعاملات اجتماعی، رعایت نوبت و احترام به حقوق دیگران اصلی مهم و بنیادی است. اما در دنیای امروز، و به ویژه در نظام آموزشی و کنکور سراسری، سهمیه هایی که به نابرابری های آموزشی منجر می شوند، اصل نوبت داری و شایستگی فردی را زیر سوال می برند. این بی عدالتی، همچون دانه ای سمی، ریشه های اعتماد و امید را در جامعه می خشکاند. مدیران و مسوولانی که در سایه این نابرابری ها به کار گمارده می شوند، به جای تصمیم گیری عادلانه و شایسته، به انتخاب هایی ناعادلانه و غیراخلاقی روی می آورند. این روند، نه تنها کیفیت نظام آموزشی را به چالش می کشد، بلکه اعتماد عمومی را نیز به شدت خدشه دار می کند و چرخه ای معیوب از ناامیدی و بی اعتمادی در جامعه ایجاد می شود.
بی عدالتی در نظام آموزشی
نظریه های عدالت اجتماعی، از جمله نظریه جان رالز، بر این نکته تاکید دارند که جامعه باید به گونه ای سامان یابد که عدالت و برابری فرصت ها برای همگان فراهم باشد. در میادین ورزشی، موفقیت بر اساس تلاش و شایستگی های فردی به دست می آید، اما در کنکور، سهمیه ها باعث می شوند که برخی افراد بدون تلاش کافی و تنها با بهره گیری از امتیازاتی ناعادلانه، از دیگران جلوتر بروند.این بی عدالتی تاثیری منفی بر روحیه دانش آموزان و فضای رقابت سالم دارد و می تواند منجر به فرار مغزها و هدررفت استعدادها شود؛ جامعه ای که در آن، شایستگی ها نادیده گرفته شود، به زودی با موجی از نارضایتی و مهاجرت نخبگان مواجه خواهد شد.
تاثیر بر کیفیت و رقابت
تجربه های ورزشی در سایر آوردگاه های ملی و بین المللی به ما آموخته اند که رقابت سالم، همچون جریانی زنده، منجر به افزایش کیفیت و انگیزه می شود. در حوزه آموزش نیز حذف سهمیه های کنکور می تواند به افزایش کیفیت تحصیل و رقابت سالم منجر شود. نظریه های اقتصادی، مانند نظریه رقابت کامل، بر این موضوع تاکید می کنند که در فضای رقابتی، کیفیت خدمات و محصولات به شکل چشم گیری افزایش می یابد. اگر همه داوطلبان بر اساس تلاش و استعداد وارد دانشگاه شوند، جامعه از افرادی بااستعداد و توانمند بهره مند خواهد شد. در غیر این صورت، جامعه ای بی سواد و عقب مانده شکل خواهد گرفت که در آن، علم به رکود می رسد و امید به آینده رنگ می بازد.
نتیجه گیری
حذف سهمیه های کنکور یک گام ضروری برای تحقق عدالت آموزشی است. علم و دانش باید بر پایه شایستگی و تلاش فردی بنا شود، نه سهمیه ها و امتیازات ناعادلانه. بیایید نوبت را به شایستگان بدهیم و فضایی رقابتی و منصفانه برای همه ایجاد کنیم. با این نگاه، می توانیم به یک سیستم آموزشی کارآمد و عادلانه دست یابیم و نسلی را پرورش دهیم که به اصول انسانی و اخلاقی پایبند باشد.
این تصویر از دوران کودکی، ما را به یاد احترام به نوبت و حقوق دیگران می اندازد؛ اصلی که باید نه تنها در عرصه های آموزشی، بلکه در تمام جنبه های زندگی رعایت شود. در غیر این صورت، نمی توان آینده ای روشن برای جامعه متصور بود.
حذف سهمیه ها و احترام به شایستگی افراد، همچون بذری است که اگر در خاک عدالت کاشته شود، درختی پربار از امید و پیشرفت به بار خواهد آورد.