اگر هر مسجد بتواند رسالت قرآنی خود را در رسیدگی به یتیم، فقیر و نیازمند انجام دهد، بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی از میان خواهد رفت.آنچه امت اسلامی را در برابر سختیها مقاوم کرده است، نه ساختارهای دولتی بلکه ایمان، عمل و همدلی مردمی است که در مساجد شکل گرفته است.
جامعهای که بتواند بر پایه آموزههای قرآن، یعنی اطعام مسکین و حمایت از محرومان بنا شود، دیگر شاهد فقر، طلاق و بحرانهای اخلاقی نخواهد بود.
در ایران بیش از ۸۰ هزار مسجد وجود دارد و اگر در هر مسجد جمع محدودی بتوانند یک خانواده بیپناه را تحت حمایت قرار دهند، مفهوم دولت رفاه به معنای واقعی تحقق مییابد.
مسجد باید پناهگاه و مأمن مردم باشد؛ همانگونه که در دوران جهاد و دفاع مقدس، نیروهای مردمی از دل همین محلهها برخاستند. قدرت مردم در شرایط تاریخی کشور، همواره بالاتر از ابزارهای دولت بوده است؛ همان مردم بودند که در سختترین سالها، با دستهای خالی اما ایمان راسخ، میدانها را اداره کردند و اجازه ندادند حتی یک وجب از خاک کشور جدا شود.
در آن دوران پول و امکانات نداشتیم، اما مردم با ایثار، جبههها را پر کردند و جنگ را به پیروزی رساندند؛ امروز نیز همان روحیه مردمی میتواند توسعه را ممکن کند. استمرار این روحیه همان قدرتی است که میتواند کشور را از بحرانهای اقتصادی و اجتماعی نجات دهد.
مسجد یعنی قدرت مردم و زمانی که این قدرت در مسیر خدمت قرار گیرد، راه بر سوءمدیریت و بیسامانی بسته میشود.
هیچ سازمان رسمی بدون همراهی مردم توان اداره کشور را ندارد. باید مدیران، پزشکان و نهادهای خدماتی را بهسوی مسجد بازگرداند، یعنی همانجا که پیوند میان دولت و ملت شکل میگیرد؛ اگر مسئولی در مسجد حضور یابد و با مردم گفتوگو کند، بخشی از نارضایتی جامعه پیش از آنکه گسترده شود، حل میشود.
مسلمانی زمانی معنا دارد که در محلهاش گرسنهای نباشد. اگر در جامعه ما حتی یک فقیر شب گرسنه سر بر زمین بگذارد، معنای مسئولیت دینی و انسانی به فراموشی سپرده شده است. دولت ممکن است درگیر محدودیتهای مالی باشد، اما این محدودیت نباید مانع آنچه شود که مردم با عشق انجام میدهند تا روحیه خدمت در جامعه خاموش شود.
مسجد یعنی قدرت مردم
