در روزگاری که هر روز بیش از دیروز به داده و الگوریتمها وابسته میشویم، هوش مصنوعی دیگر یک فناوری آیندهنگرانه نیست؛ بلکه بهمثابۀ بازیگری کلیدی در حال بازطراحی اقتصاد، آموزش، سلامت و حتی روابط انسانی است. این تحول، صرفاً فنی یا فناورانه نیست؛ بلکه ریشه در مناسبات اجتماعی دارد. به بیان دیگر، هوش مصنوعی نهتنها ابزار تحلیل و تصمیمسازی است، بلکه خود محصول تصمیمها، ارزشها و حتی سوگیریهای ماست و دولت بهعنوان مجری تصمیمگیریهای اجتماعی و اقتصادی، از هر دو سو، با این پدیده سر و کار دارد.
دکتر حسین صامتی، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف، معتقد است امروزه تقریباً هیچ حوزهای را نمیتوان یافت که هوش مصنوعی نتواند در آن نقشآفرینی کند. او معتقد است هوش مصنوعی میتواند به برابری در دسترسی به اطلاعات منجر شود و در رفع نابرابریها و ایجاد عدالت نیز مؤثر باشد.
در ادامه گفتوگوی خبرنگار پایگاه اطلاعرسانی دکتر مسعود پزشکیان با این استاد دانشگاه را میخوانید:
دستیار هوشمند، نه جایگزین انسان
به گفته صامتی، تحولات در حوزه هوش مصنوعی، بهویژه پس از معرفی مدلهای زبانی بزرگ مانند ChatGPT، به نقطهای رسیده است که این فناوری توانسته در زندگی روزمرۀ مردم جایگاه خود را تثبیت کند. او میگوید: از سال ۲۰۲۰ به این سو که مردم توانستند مستقیم با قابلیتهای هوش مصنوعی ارتباط بگیرند، هوش مصنوعی دیگر یک مفهوم انتزاعی نیست و هم در زندگی روزمره قابل استفاده و هم با موضوعات خاص مانند صنعت، پزشکی و… قابل تطبیق دادن است.
این استاد دانشگاه، هوش مصنوعی را در جایگاه دستیاری که میتواند به متخصصان حوزههای مختلف کمک کند میبیند و توضیح میدهد: چون حافظۀ هوش مصنوعی محدود نیست، اشتباههای غیرمتعارف انسان را انجام نمیدهد. ممکن است در بعضی از زمینهها خطاهایی داشته باشد و برخی از نتیجهگیریهای آن دقیق نباشد، اما اگر یک سامانه هوش مصنوعی بهصورت مناسبی آموزش داده شود، نتایج آن تا حدود ۹۰ درصد قابل اعتماد است. البته این به این معنا نیست که در نهایت یک ناظر انسانی نباید آن را بررسی کند. بهطور مثال، در زمینۀ پزشکی هوش مصنوعی میتواند تشخیصهایی با احتمالهای مختلف ارائه دهد، اما پزشک باید تصمیم نهایی را بگیرد.
هوش مصنوعی ایزوله از جامعه توسعه نمییابد
صامتی با بیان اینکه هوش مصنوعی میتواند منجر به برابری در دسترسی به اطلاعات شود، خاطرنشان میکند: این خاصیت کلی فناوری اطلاعات است، اما هوش مصنوعی بهطور مضاعف دسترسی به اطلاعات و امکان تصمیمگیری و نتیجهگیری ماشینی را در اختیار عموم قرار داده است. زمانی که کامپیوترها و شبکههای اینترنت در اختیار نبودند، دسترسی به اطلاعات سختتر بود، حیطهبندی داشت و با هزینه همراه بود؛ اما به مرور حیطهبندیها کمتر شد و هزینهها پایین آمد یا به صفر رسید. البته باید در نظر داشت که همچنان میزان تخصص افراد در استفاده از سامانههای هوش مصنوعی در دسترسی به اطلاعات تعیینکننده است. کسانی که با مهندسی پرامپت (دستورالعمل دادن به هوش مصنوعی) آشنا باشند، نسبت به یک فرد عامی بهتر میتوانند از این سامانهها استفاده کنند.
او همچنین میافزاید: همانگونه که هوش مصنوعی سرعت، دقت و توانمندی را بیشتر میکند، در رفع نابرابریها و ایجاد عدالت نیز میتواند مؤثر واقع شود، اما بستگی دارد که این ابزار در اختیار چه کسی است و با چه قدرتی و در چه جهتی آن را به کار میگیرد.
این متخصص هوش مصنوعی با تأکید بر تمایز هوش مصنوعی با سایر تکنولوژیهای پیشین میگوید: برخلاف تکنولوژیهایی مانند فناوری هستهای یا مواد که میتوانند در محیطهای بسته و ایزوله، صرفاً با حضور چند دانشمند و تأمین بودجه و تجهیزات مناسب بهشکل سری توسعه یابند، توسعۀ هوش مصنوعی نیازمند مشارکت گسترده و فعال جامعه است. هوش مصنوعی به دادههای انسانی نیاز دارد و به همین منظور باید امکان حرف زدن، ارتباط گرفتن و اشتراکگذاری داده را برای عموم جامعه فراهم کنیم. این تکنولوژی باید در بطن جامعه رسوخ کند تا با دادههای مردم بتوانیم یک سیستم هوشمند داشته باشیم.
چالش ایران برای نقشآفرینی جهانی: مدیریت، نه دانش
صامتی با اشاره به اینکه هوش مصنوعی از مدلهای ازپیشتعلیمیافته تشکیل شده است که نیازمند دیتا و صرف هزینههای هنگفت است، درباره چشمانداز آینده ایران در حوزۀ هوش مصنوعی میگوید: برای توسعۀ مدلهایی که اکنون کشورهای پیشرفته در اختیار دارند، تا چند صد میلیون دلار هزینه شده است. با برنامهریزیهای موجود در ایران و بودجههایی که به این حوزه اختصاص داده میشود، امکان اینکه در آینده نزدیک بتوانیم این مدلها را بهصورت بنیادین برای خودمان طراحی کنیم وجود ندارد.
به عقیده این استاد دانشگاه، چالش اصلی توسعۀ هوش مصنوعی در کشور مانند بسیاری از امور در برنامهریزی و مدیریت است. او در همین زمینه بیان میکند: برنامهریزیهای ما معمولاً مقطعی، موضعی، غیرسیستماتیک و بر پایۀ اطلاعات ناکافی است و در اجرای همین برنامهها نیز بسیار ضعیف عمل میکنیم؛ زیرا در بسیاری از مواقع عوامل بیرونی مانع اجرای آن میشود.
او میافزاید: هوش مصنوعی زمینهای است که به نیروهای توانمند، باهوش و علاقهمند نیاز دارد و تعداد این نیروها در کشور کم نیست؛ اما بدون مدیریت صحیح، همسو نبودن و نبود همافزایی، سرعت پیشرفت در این زمینه کندتر خواهد شد و چه بسا به نتیجهای هم نمیرسیم. در گذشته برای صنایع بزرگ مانند ذوبآهن یا انرژی هستهای، کشورها سرمایهگذاریهای عظیمی انجام میدادند تا شاید در درازمدت اهرم توانمندی در کشور ایجاد شود. در حوزۀ هوش مصنوعی این عزم فعلاً در کشور دیده نمیشود، به دلیل اینکه تصور نادرستی وجود دارد که این حوزه فقط به تعدادی کامپیوتر، استاد و دانشجو و عدهای تکنسین نیاز دارد و بودجۀ زیادی نمیخواهد.
صامتی متذکر میشود: ایران اگر بخواهد در زمینۀ هوش مصنوعی در دنیا حرفی برای گفتن داشته باشد، از حیث دسترسی به اطلاعات اولیه، حضور نیروی انسانی و دانش تخصصی توانمند هستیم، اما این جریان نیازمند صرف بودجه و عزم ملی است تا بتوانیم مدلهای هوش مصنوعی را بهشکل بنیادین با سلایق، فرهنگ، تاریخ و ارزشهای خودمان طراحی کنیم؛ به نحوی که برای جامعه ایران راهگشاتر باشد.
او با بیان اینکه اشاعۀ مدلهای هوش مصنوعی در سطح جهانی راه تسلط نوین در دنیاست، خاطرنشان میکند: اگر بتوانیم به سطح قدرتی برسیم که مدلهای هوش مصنوعی خود را در جهان اشاعه دهیم، بیشک فرهنگ، تاریخ و زبان خود را اشاعه دادهایم. کشورهای پیشرفته با ما این کار را انجام میدهند و این راه تسلط نوین در دنیاست. تمام قدرتهایی که در گذشته با روشهای نظامی و اقتصادی میتوانستند بر دیگران چیره شوند، امروزه اگر بتوانند کاری کنند که دیگران دنبالهرو آنها باشند و مدلهای هوش مصنوعی آنها را استفاده کنند، چنین تسلطی را به نحو بسیار مؤثرتری خواهند داشت.
بخشی از این گفتوگو را در ادامه و نسخۀ کامل آن را در آپارات پایگاه اطلاعرسانی دکتر مسعود پزشکیان میتوانید ببینید: