آسمان صاف بود و نسیم خنک بهاری، حال و هوای محله را تازه کرده بود. صبح پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۴، همراه کاروان رئیسجمهور، به محله خطچهار حصار کرج قدم گذاشتیم. اینجا، محلهای ساده اما پرجنبوجوش است و امروز میزبان نمایشگاهی از تلاشهای قرارگاه اجتماعی استان البرز شده است؛ تلاشهایی به امید تغییر.
تار و پودی از تلاش
اولین مقصد، مدرسۀ شهید حاج قاسم سلیمانی بود. دانشآموزان و اهالی محله با لبخندهای گرم به استقبال آمدند. بازدید دکتر پزشکیان از نمایشگاه آغاز شد و پای صحبت زنان و مردانی نشست که از کارهایشان با افتخار میگفتند. قرارگاه اجتماعی البرز، با آموزش مشاغل خانگی مثل قالیبافی، گلیمبافی، خیاطی و سفالکاری، زندگی زنان سرپرست خانوار را رنگ تازهای بخشیده است. یکی از بانوان به رئیسجمهور گفت: «این کار به من عزت نفس میدهد.» دکتر پزشکیان با دقت گوش داد و گفت: «هرکجا مردم به کار مشغولاند، ما هم در کنارشان هستیم.»
نمایشگاه پر بود از دستبافتهها و سفالهای رنگارنگ. آمارها هم حکایت از عزم جدی داشتند؛ ۲۷ هزار ساعت آموزش، ۱۴ هزار مجوز مشاغل خانگی، و ۲۰۰ میلیارد تومان تسهیلات ارائه شده بود. رئیسجمهور به مدیران قرارگاه تأکید کرد: «این کارها باید ادامه پیدا کند؛ محرومیتزدایی یعنی همین که مردم روی پای خودشان بایستند.» از آسفالت معابر گرفته تا ساخت بوستان و مدرسه، قرارگاه در ۶۷ محله با بیش از دو هزار پروژه، گامهای بلندی برای تغییر محلههای کمبرخوردار برداشته بود.
دست در دست مردم
بعد از آن، به نشست با مدیران و تلاشگران قرارگاه اجتماعی رفتیم. برخلاف رویۀ جاری جلسات، هیچکدام از مسئولین در این نشست سخنرانی نکردند و مردم، یعنی؛ تلاشگران و فعالان مردمی این قرارگاه، گزارش مفصلی از اقدامات ارائه دادند. گزارش آنها حکایت از عزم راسخشان برای توسعه داشت. دکتر پزشکیان از تجربههای گذشته در دانشگاه علوم پزشکی تبریز گفت، جاییکه ابتدا چشم به بودجههای دولتی داشت اما وقتی راه به جایی نبرد، به توان مردمی روی آورد. در آن روزها، بدون ریالی اعتبار رسمی، با همراهی مردم، صدها خانه بهداشت، مرکز درمانی و حتی سالن ورزشی ساخته شد.
رئیسجمهور با صراحت از محدودیتهای دولت سخن گفت: «منابع مالی کفاف همه نیازها را نمیدهد و منتظر ماندن برای بودجههای کلان، فرزندان این سرزمین را از مدرسه و امکانات محروم میکند.» او از مردم خواست تا چون گذشته، دستبهدست هم دهند و خودشان مدرسه و زیرساخت بسازند. او گفت: «اگر مردم پای کار بیایند، هیچ مانعی تاب مقاومت ندارد.» او تأکید کرد که دولت هم در این مسیر همراه و راهگشا خواهد بود.
عدالت، محور دیگر سخنان رئیسجمهور بود. دکتر پزشکیان از نابرابری در توزیع یارانهها انتقاد کرد؛ جایی که طبقه مرفه بیشتر بهره میبرند و محرومان کمتر. او با یادآوری دوران دفاع مقدس و رشادتهای مردمی با دستان خالی بر ضرورت اصلاح ساختار توزیع منابع تأکید کرد تا هر فرد به تناسب نیاز خود از مواهب ملی بهرهمند شود و نابرابریها برطرف گردد.
در پایان، چون زائری در بارگاه امید، از توان مردم برای ساخت آیندهای روشن سخن گفت. این سخنان، نه فقط وعده، که عهدی بود برای همراهی با مردمی که قلب تپنده ایراناند. حضور فعالان اجتماعی و گزارشهایشان از محرومیتزدایی، گواهی بود بر اینکه این مسیر، شدنی است.
علم؛ کلید راه فردا
نزدیک ظهر، به سمت جلسه بعدی حرکت کردیم. نزدیک بود از کاروان رئیسجمهور جا بمانم! از دو روز پیش که خبر مذاکره ایران و آمریکا به میانجیگری عمان تأیید شده، همه رسانهها از اخبار و گمانهزنیها پر شده است. به مؤسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی میرسیم؛ جایی که علم و خدمت به هم گره خوردهاند. دکتر پزشکیان پشت میز نشست و با دقت به گزارش مدیران گوش داد. صحبت درباره پروژهای بزرگ بود: «برج فناوری کشور». این برج، قرار است مرکزی باشد برای پیشرفت در بیوتکنولوژی، هوش مصنوعی، و امنیت غذایی؛ گامی بلند برای خودکفایی. یک مدیر از چالشهای مالی گفت و دیگری از نیاز به حمایت دولتی بیشتر. رئیسجمهور نیز در پاسخ به آنها گفت: «علم، کلید آینده ماست. باید موانع را برداریم و سرعت ببخشیم و این کار را خواهیم کرد.» دکتر پزشکیان، در پایان نشست، از پنجره به محوطۀ سرسبز مؤسسه نگاه کرد و گفت: «اینجا باید قلب تپنده فناوری ما باشد.» سفر کوتاه اما پربار بود. رئیسجمهور، مثل همیشه، با مردم حرف زد، گوش داد و قول داد که صدای آنها در تصمیمها و حامی آنها در اقدامات باشد. در راه بازگشت، چهرهاش آرام بود، و نگاهش پر از عزم برای فردایی بهتر.