سفر سیزدهم؛ عیددیدنی با نگینِ آذربایجان

نوروز است و فرصت تعطیلات را مغتنم شمرده‌ام؛ استراحت و دیدن فیلم برنامه این چند روز من شده است. بالاخره تهران روی آرامش را دید. هوای خنک بهاری، که هنوز رو به سرما می‌زند، و خلوتی شهر را بهانه می‌بینم تا کمی پیاده‌روی کنم. پیامک‌های تبریک سال نو یکی‌یکی و چندتاچندتا می‌آیند؛ هر دقیقه یک اعلان روی گوشی‌ام می‌آید؛ اعتنایی به آن نمی‌کنم. تلفنم زنگ می‌خورد، از دوستان تبریزی‌‌ام است. حال و احوال و تبریک سال نو رد و بدل کردیم که با پرسشی شوکه‌ام کرد؛ «با دکتر پزشکیان آمده‌ای؟» رئیس‌جمهور تبریز بود.

پایگاه اطلاع‌رسانی دکتر مسعود پزشکیان- مطمئنم که در برنامۀ رسمی دفتر رئیس‌جمهور سفری اعلام نشده بود؛ برای اطمینان بیشتر پایگاه رسمی ریاست‌جمهوری را چک کردم اما اطلاع‌رسانی نشده است. پس با یکی از مسئولان تماس می‌گیرم. «سفرشان شخصی و غیررسمی است». حداقل از سلامت حافظه خودم مطمئن شدم. در بدو ورود، یک جلسۀ غیررسمی و کوتاه برای پیگیری پروژه‌های عدالت آموزشی برگزار شده بود و عکس‌های اولیه پخش شدند.

فردا دوشنبه چهارم فروردین است؛ در اخبار دیدم که عکسی بی‌کیفیت از دیدار صمیمی‌ رئیس‌جمهور با خانواده همسرش منتشر شد و البته گویا گپ‌وگفتی کوتاه با مسئولان محلی دربارۀ دغدغه‌های شهرستان هم داشته است. تصویرهای دیگری منتشر می‌شود؛ شب حال‌وهوایی دیگری داشت: حضور در مراسم احیای شب بیست‌وسوم رمضان در تبریز، میان دانشجویان و نمازگزاران مسجد رسول‌الله(ص). یاد دوران ریاست‌ دکتر پزشکیان در همین دانشگاه افتادم، هم‌صدا و هم‌قدم دانشجویان بود. انگار این سفر غیررسمی، ترکیبی بود از رسیدگیِ زمینی و دل‌سپردگیِ عرفانی؛ بی‌حاشیه و بی‌ادعا، مثل همیشه.

صبحِ سه‌شنبه را با نشستی گرم در میان خیرین مدرسه‌ساز آذربایجان غربی آغاز کرده بود؛ با مردان و زنانی که دغدغه‌شان فردایِ کودکان این سرزمین بود. شش ماه است که پرونده عدالت آموزشی و توسعه مدارس در مناطق کمتر توسعه‌یافته را شخصاً پیگیری می‌کند. پس از آن، راهی دریاچۀ ارومیه. گویی می‌خواست با چشمان خودش رنجِ این نگینِ خشکیدۀ آذربایجان را ببیند و رو در رو با کارشناسان گفت‌وگو کند؛ به رسانه‌ها گفت: «خودم آمده‌ام تا علت عدم اجرای پرو‌ژه‌های احیای دریاچه را بررسی کنم». اخبار و عکس‌ها خیلی پراکنده‌اند و آخر هم درست نفهمیدم ترتیب جلسات و کارهای رئیس‌جمهور به چه ترتیب بود. عصر اما، وقتی به این فکر کردم که گاهی یک سفرِ دو روزه غیررسمی و بدون تشریفات و جلسات معمول، بیشتر از چندین جلسه‌ و بازدید رسمی می‌تواند تصویری واقعی از ایرانِ فراسویِ پایتخت پیش چشمان مسئولان بگذارد.

 

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

آخرین مطالب

سفر پانزدهم؛ پیشواز نقاره‌ها
سفر چهاردهم؛ همسفر با دانش و تلاش
سفر سیزدهم؛ عیددیدنی با نگینِ آذربایجان
سفر دوازدهم؛ عبادت به جز خدمت خلق نیست
سفر یازدهم؛ کم‌آبی یا بحران آب
حضور سرزده دکتر پزشکیان در میان مردم رودهن